- صحنه سازی
- نما آرایی عمل و شغل صحنه ساز
معنی صحنه سازی - جستجوی لغت در جدول جو
- صحنه سازی
- آراستن صحنه نمایش یا فیلم با دکورهای مناسب، مجازاً به معنی ایجاد کردن وضعی ساختگی برای رسیدن به منظوری خاص
- صحنه سازی
- شغل و عمل صحنه ساز، کنایه از ایجاد وضع و حالتی دروغی و ساختگی برای جلب توجه دیگران
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حادثه یا وضعی مصنوعی ایجاد کند تا مقصود خود را بدست آورد، سازنده صحنه
سازندۀ صحنه، کسی که صحنه را برای نمایش آماده سازد
چهره سازی، چهره پردازی، نقش کردن صورت
در آوردن کلمه به صورت های گوناگون طق قواعد صرف
نقش کردن صورت چهره سازی: اما کسی بهتر از او گونه سازی و چهره پردازی نکرد
درآوردن کلمه به صورت های گوناگون طبق قواعد صرف